دانشگاه تهرانسیاستگذاری عمومی2538-55772320161121Policy Evaluation of Iran versus ICANN as the Regulator of Cyberspaceارزیابی سیاست ایران در قبال نهاد تنطیمگر فضای بینالمللی تبادل اطلاعات (آیکن)9296010710.22059/ppolicy.2016.60107FAطاهرهمیرعمادیدانشیار سیاستگذاری علم و فناوری، سازمان پژوهشهای علمی وصنعتی ایرانJournal Article20170107This paper aims to evaluate the objectives and strategies of Iranian diplomacy vis a vis Internet Corporation of Asignment of Names and Numbers as the regulator of the internet. The methodology is content analysis of the international policy papers and resolutions and statements and interviews. The conceptual model is drawn from Flink-Schrieterer. The paper concludes that the objective of the policy has been the” immunity of the root zone the strategies have actively been supportive of cultural relativity, net neutrality and intergovernmental supervision of ICANN. At the end, the paper presents some policy advice providing the recent development of the legal nature of this organization.<em>این مقاله قصد دارد سیاستهای ایران را در قبال نهاد راهبر و تنطیم گر فضای بینالمللی تبادل اطلاعات (آیکن) از نظر هدف و راهبرد ارزیابی کند. روش تحقیق، تحلیل اسناد سازمانهای بینالمللی و مصاحبه است و مدل مفهومی با توجه به مدل دیپلماسی فناوری طراحی شده است. این مقاله، پس از یک مرور تاریخی، به مرحله ارزیابی سیاستها میرسد و مشخص میکند که هدف سیاست ایران، تضمین دسترسی به سامانه نامهای دامنه و فایل منطقه ریشه اینترنت بوده است که تا اکتبر 2016 تحت نظارت دولت آمریکا قرار داشت. راهبردهای ایران برای نیل به این هدف اهتمام به تغییر ماهیت آیکن به یک نهاد تحت نظارت بینالمللی بوده است. مقاله در پایان، با توجه به تحولات اخیر و مختومه شدن قرارداد انحصاری آمریکا و آیکن، پیشنهاداتی را در رابطه با سیاستهای آتی دولت ایران ارائه میدهد. </em>https://jppolicy.ut.ac.ir/article_60107_f434e5e327ffc27d04201d309997ad58.pdfدانشگاه تهرانسیاستگذاری عمومی2538-55772320161121Exploring policy failure in coevolution between banking and information technology in Iran: a multi-level analysis approachواکاوی شکست سیاستهای هم تکاملی صنعت بانکداری و فناوری اطلاعات در ایران31556010810.22059/ppolicy.2016.60108FAعلیرضاییاناستاد مدیریت، دانشگاه شهید بهشتیسونابایرام زادهدانشجوی دکترای مدیریت سیستم ها، دانشگاه شهید بهشتیJournal Article20170107It may be expected that the trend of industrialization in financial industry will still last a while. It is strongly connected to the developments in the IT industry. IT service providers increasingly offer complete services to banks – a trend that will probably grow in intensity within the next years (Lamberti & Buger, 2009). So the effect of the policies on coevolution between information technology and banking is one the most important challenges for researches and practitioners in this era. Applying multilevel analysis, this study tries to shed light on the causes of the policy failure in coevolution between banking and information technology. 12 open interviews with the industry and academic experts were conducted and different layers of problem were identified. Focus group conducted to validate and complete the results.<em>در سالهای اخیر، فناوری اطلاعات تاثیر چشمگیری در کسب و کار بانکداری داشته است. روندهای آینده نیز نشان دهنده این است که کسب و کار بانکی و فناوری اطلاعات به نحو فزایندهای با یکدیگر ترکیب خواهند شد و نوآوری و موفقیت اقتصادی در بانکداری بر پایه همزیستی کسب و کار بانکی و فناوری اطلاعات خواهد بود. از این رو، چگونگی این همزیستی و تعامل از موضوعات چالش برانگیز این حوزه است. این پژوهش با کاربرد استعاره زیستیِ همتکاملی برای توصیف روابط میان بانکداری و فناوری اطلاعات و کاربرد روش تحلیل چندلایهای، سعی در به تصویر کشیدن علل ناکامیهای سیاستهای ارائه شده برای همتکاملی بانکداری و فناوری اطلاعات در کشور داشته است. بدین منظور در ابتدا مصاحبه باز با خبرگان بانکداری و فناوری اطلاعات صورت پذیرفته که پس از دستهبندی و تحلیل سه لایهای آنها، فضای سیاستگذاری که موجب آشفتگی وضعیت شده تشریح شده است. در انتها، حوزههای سیاستگذاری برای بهبود وضعیت همتکاملی بانکداری و فناوری اطلاعات، مشخص شده است. اعتباربخشی به نتایج و تکمیل مفاهیم، در گروه کانونی انجام پذیرفته است.</em>https://jppolicy.ut.ac.ir/article_60108_f6e6bf086f4af9a0245f56fac7170999.pdfدانشگاه تهرانسیاستگذاری عمومی2538-55772320161121Exploring the effect of industrial policy structure on the quality and functioning of policies designed for Iranian small and medium industriesبررسی تاثیر ساختار سیاستگذاری صنعتی بر کیفیت و کارکرد سیاستهای طراحیشده در حوزه صنایع کوچک و متوسط ایران55776010910.22059/ppolicy.2016.60109FAابوالقاسممهدویدانشیار اقتصاد، دانشگاه تهرانحمیدعزیزمحمدلواستادیار اقتصاد، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)Journal Article20170107The aim of this paper is to investigate the effect of policy making system on the quality and functioning of policies designed to support Iranian small and medium industries. Required data was gathered by a qouestionarie from SME experts. The research hypotheses were tested via one sample t test, Friedman test and partial least square method. The findings reveal that the designed policies to support SMEs are not in a proper status in terms of sustainability, flexibility, providenc, reality, purposefulness and generality. Due to this condition, the functionings of the policies such as directing, coordinating, fulfilling public benefit, evaluating and controlling of programs have not been properly realized. According to the findings, impropriety of objective and subjective dimentions of industrial policy structure has significantly decreased the quality and efficiency of the SME policies.<em>هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیری است که ساختار سیاستگذاری صنعتی بر کیفیت و کارکرد سیاستهای طراحیشده در حوزه صنایع کوچک و متوسط دارد. دادههای موردنیاز با استفاده از ابزار پرسشنامه و با نظرسنجی از خبرگان و صاحبنظران در حوزه صنایع کوچک و متوسط به دست آمده و برای آزمون فرضیههای تحقیق از آزمون </em>t<em> تک نمونهای، آزمون فریدمن و همچنین روش حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که سیاستهای طراحیشده برای حمایت از صنایع کوچک و متوسط در کشور، از منظر ویژگیها و معیارهایی چون پایداری و انعطافپذیری، آیندهنگری، واقعبینی، هدفدار بودن، عمومیت داشتن و گستردگی در وضعیت مطلوبی قرار ندارند. این امر باعث شده است کارکردها و نقشهای اصلی مورد انتظار از این سیاستها (راهنمای عمل بودن، هماهنگکنندگی، تأمین منافع عمومی و ارزیابی و کنترل برنامهها) به نحو مناسبی محقق نگردد. در این تحقیق نشان داده شده است که نامناسب بودن بُعد عینی و ذهنی ساختار سیاستگذاری بهطور معنیداری در نامناسب بودن کیفیت و کارآمدی سیاستهای مرتبط با صنایع کوچک و متوسط نقش داشته است.</em>https://jppolicy.ut.ac.ir/article_60109_3af2c6245b473a3e526295442fa4828d.pdfدانشگاه تهرانسیاستگذاری عمومی2538-55772320161121An analytical introduction to public policy capacity issue: assessment the nature, subject and functionدرآمدی تحلیلی بر فهم موضوع ظرفیت خطمشی عمومی: بررسی ماهیت، موضوع و کارکرد79996011010.22059/ppolicy.2016.60110FAحسندانایی فرداستاد مدیریت دولتی، دانشگاه تربیت مدرسسید مجتبیامامیاستادیار مدیریت دولتی، دانشگاه امام صادق (ع)سید کاظمحسینیکارشناسیارشد مدیریت دولتی، دانشگاه امام صادق (ع)Journal Article20170107Change the architecture of governments after the globalization and public administration reform, underlie emergence the actors that are parallel with governments that transfer part of government's public policy ability to this actors and formation of "hollow state’ phenomenon. Scientists of government responded to this "ability transfer” by “policy capacity”. Spite of this fact, can be seen in the multiplicity in theoretical studies and definitions of this concepts. Contemplate in the meaning of this concept and drawing its semantic field, has provided an important methodical strategy to better understand and improve the field of public policy capacity study. In this paper, relying on thematic analysis method, first, "nature","Subject","function” been derived as a constituent theme of policy capacity and then be criticized. The conclusion indicate, definitions arising from governance approach have provided more accurate conceptual underpinning compared to other definitions and be capable shown distinguish it from other topics of public policy.<em>تغییر معماری دولتها بعد از پدیده جهانیسازی و اصلاحات مدیریت، زمینهساز ظهور بازیگرانی همعرض دولتها شده است که بخش قابلتوجهی از توان خطمشیگذاری دولتها به این بازیگران منتقل و به تبع آن، پدیده «دولتهای توخالی» شکل گرفته است. اندیشمندان عرصه حکومت در پاسخ به این «انتقال توانایی»، از مفهوم «ظرفیت خطمشی» بهره گرفتهاند. علیرغم اهمیت این موضوع، شاهد کثرت و آشفتگی در پژوهشهای نظری و تعاریف ارائه شده از این مفهوم هستیم که سبب بروز تعارضاتی در فهم این موضوع نیز شده است. تأمل در فحوایِ معنایی این مفهوم</em> <em>و ترسیم حوزه معنایی آن، راهبرد روشی مهمی برای فهم بهتر ظرفیت خطمشی و ارتقاء حوزه مطالعاتی این موضوع فراهم میسازد. در این نوشتار با روش تحلیل مضمون، «ماهیت»، «موضوع» و «کارکرد» به عنوان مضامین تشکیلدهنده ظرفیت خطمشی استخراج و بهنقد آنها پرداخته شدهاست. جمعبندی مقاله نشان میدهد، تعاریف برخاسته از رویکرد حکمرانی، بنیانهای مفهومی دقیقتری درمقایسه با سایر تعاریف ارائه کردهاند و میتوانند به نحو بهتری میان این موضوع و سایر موضوعات حوزه خطمشی تمایز ایجاد کنند.</em>https://jppolicy.ut.ac.ir/article_60110_aa9dc26856c9f04b399455069495c475.pdfدانشگاه تهرانسیاستگذاری عمومی2538-55772320161121Review and explanation the applicability of research in policy making: a bridge between theory and practiceبررسی و تبیین کاربردپذیری نتایج پژوهشی در سیاستگذاری: پلی میان نظر و عمل1011176011110.22059/ppolicy.2016.60111FAلیلانامداریاناستادیار سیاستگذاری علم و فناوری، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک)0000-0002-1411-6368Journal Article20170107The relationship between research and policy making is one of great interest in the public policy field, especially since a large number of actors seek to influence the government (lobbyists, academic researchers, NGOs). These partnerships are not without difficulties, caused mainly by the many differences that remain between the worlds of researchers and policymakers. So, in addition to express the incompatibility aspects among the researchers and policy-makers, the barriers of interaction between the research and policy have been identified by documentary study. The results show these barriers can be summarized in four categories as: Ineffective communication among policy makers and researchers, non applicability of research in policy making, Lack of capacity to conduct policy research and Problems in the dissemination of research findings. Finally, recommendations for resolving these problems are presented that are useful for policy-makers and researchers.<em>رابطه میان پژوهش و سیاستگذاری یکی از مهمترین زمینه های علاقه مندیِ حوزه سیاستگذاری عمومی است؛ زیرا بازیگران مختلف (لابیگران، محققان، سازمانهای دولتی و غیره) همواره در پی تاثیرگذاری بر دولت هستند اما تعامل میان پژوهش و سیاست به دلیل تفاوت دنیای محققان و سیاستگذاران با چالشها و موانع عمدهای مواجه است. در تحقیق حاضر ضمن بیان جنبه های ناسازگاری میان محققان و سیاستگذاران تلاش شده است تا با مطالعات کتابخانه ای مجموعه ای از موانع پیشروی تعامل پژوهش و سیاست شناسایی شود. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد که عمده این موانع را میتوان در قالب چهار طبقه نظیر ارتباط غیر موثر میان سیاستگذار و محقق، غیرکاربردی بودن پژوهش برای سیاست، فقدان ظرفیت برای انجام پژوهش مرتبط با سیاست و مشکلات موجود در اشاعه و نشر یافته ها و نتایج پژوهش برشمرد. در انتها نیز توصیه هایی برای مرتفع نمودن این موانع و مشکلات ارائه شده که هم برای محققان و هم برای سیاستگذاران درس آموز است.</em>https://jppolicy.ut.ac.ir/article_60111_a9339ddbaffca164414ba1d48f503a32.pdfدانشگاه تهرانسیاستگذاری عمومی2538-55772320161121Identity processes and represent of Horror policy: Understanding context of Islamophobiaفرایندهای هویتی در غرب و بازنمایی سیاستگذاری مبتنی بر هراس: درک زمینه های اسلام هراسی1191406011210.22059/ppolicy.2016.60112FAعلی اشرفنظریدانشیار علوم سیاسی، دانشگاه تهرانJournal Article20170107In the last decade, we saw the emergence of a different intellectual trends have each been trying to rely on their imagination, to strengthen the identity of "self" and rejecting "other". In this paper, I analyzes on how to construct the Islamic identity in Europe and United state, and how the representation of Islam and Iran. Specifically, the article will be discussed about Islamic and Iranian identity construction from the perspective of identity. Islamophobia and Iran fear the most pivotal concept that Western thinkers in the past two decades have paid to the representation of its identity in the West. The key question is that what norms and perceptions with the objective of otherness and removal of Islamism reproduce? The underlying assumption of this article is based on the idea that identity patterns emerged in relation to Islam in the West and instill fear of Islam and Iran-phobia policy, the result being divided and the gap between the two worlds of identity and epistemological thinking, habits, and political institutions and different structures that "distorts process" or "reductionism" is.<em>در یک دهه اخیر شاهد ظهور گرایشهای فکری متفاوتی بودهایم که هر یک تلاش داشتهاند با تکیه بر تصورات و پنداشتهای خود، به تقویت جایگاه هویتی «خود» و نفی «دیگری» بپردازند. فرایندهای فکری و هویتی موجود در اروپا و ایالات متحده، دربرگیرنده تحلیلهایی درباره چگونگی برساخته شدن هویت اسلامی در اروپا و نحوه بازنمایی هویت اسلامی است. پرسش اصلی این است که سیاستگذاری معطوف به اسلام هراسی چه هنجارها و ادراکاتی را با هدف غیریتسازی و حذف گفتمان اسلامگرایی بازتولید میکند؟ فرضیه مقاله این است که الگوهای هویتی ظهور یافته در رابطه با اسلام در غرب، در قالب دوپارهگی معرفتشناختی، شکاف میان دو جهان هویتی و نهادها و ساختارهای سیاسی- اجتماعی متفاوت (مفروضات الهیاتی و ژئوپولیتیک) است که در چارچوب سیاستگذاری کنترل و مهار مسلمانان در اروپا، کنار گذاشتن مسلمانان اروپا از عضویت در احزاب (اغلب بدون حق رأی)، غیرقانونی اعلام کردن عمل بر اساس شریعت، سیاست یکسانسازی، تلقی مسلمانان به عنوان «دشمنان داخلی»، قانون منع ساختن مناره و مبارزه با تروریسم بازنمایی میشود. مقاله حاضر با هدف اتخاذ نگرشی چندبعدی به بحث اسلامگرایی، تلاش میکند ضمن ارائه زمینههای تاریخی، اندیشهای و جامعه شناختی، ماهیت و ابعاد سیاست اسلامهراسی را به نحوی علمی و مستند بیان کند. بررسی آسیب شناسی رویکردها، ادراکات و چشم اندازهای اسلام هراسی و ارائه رویکردی ایجابی در واکنش به این مسئله، هدف اصلی نوشتار حاضر است</em>.https://jppolicy.ut.ac.ir/article_60112_0683b805846e309df5c4192b67fb3a24.pdfدانشگاه تهرانسیاستگذاری عمومی2538-55772320161121Policy Approach to Cultural Economics; Case Study: Merchandising in Animation Licensed Productsرویکرد سیاستی در اقتصاد فرهنگ؛ مورد مطالعه: تجاری سازی محصولات جانبی انیمیشن1411616011310.22059/ppolicy.2016.60113FAحسینشیرازیدانشجوی دکتری سیاستگذاری عمومی، دانشگاه تهرانمحمد مهدیایزدخواهدانشجوی دکتری بازاریابی بینالملل، دانشگاه سمنانJournal Article20170107Merchandising animation characters is precious in terms of both transfer of culture and cultural economics, while it is unconsidered in Iran. Plenty of merchandised characters originate from other countries can be considered as a failure of this industry in Iran. This article introduces four key stakeholders in the field of merchandising animation characters and emphasizes roles of government and animation producers. The article focuses on factors should be regarded by producers in order to succeed in merchandizing. Also, policies which need to be made by government will be addressed.<em>تجاری سازی کاراکترهای انیمیشنی هم از بعد اقتصاد فرهنگ و هم از بعد انتقال فرهنگ واجد اهمیت بسیار بوده که در کشور ما مغفول مانده است. خیل محصولات کاراکتر محور با شخصیتهای خارجی در بازار ایران را میتوان نماد عدم موفقیت تجاری سازی این محصولات با کاراکترهای داخلی دانست. این مقاله ضمن معرفی چهار بازیگر کلیدی در عرصه خلق کاراکتر و تجاری سازی محصولات مبتنی بر آن، نقش تولیدکنندکان انیمیشن و نهادهای حاکمیتی به عنوان بسترساز را کلیدی میداند. آنچه که این مقاله بدان پرداخته، مولفه هایی است که میبایست توسط تولید کنندگان انیمیشین در راستای موفقیت در تجاری سازی مد نظر قرار گیرد. همچنین در بخش توصیههای سیاستی، به سیاستهایی اشاره میرود که نهادهای حکومتی میبایست در جهت بسترسازی فرایند تجاری سازی مورد توجه قرار دهند.</em>https://jppolicy.ut.ac.ir/article_60113_e911d28dc1d503bf03a98aa4b6fc0700.pdf